در یک هفته‌ی عادی به‌سختی می‌توان تعداد تماس‌های فیزیکی با افراد دیگر را شمرد. برای بسیاری از افراد که خود را ایزوله کرده‌اند، این بازه طولانی‌ترین دوره‌ی زمانی بدون تماس لمسی بوده است. فاصله‌گذاری شدیدی که امروزه شاهد هستیم ممکن است موقتی باشد؛ اما با کاهش شدت قوانین قرنطینه در بسیاری از کشورها، افراد با مشکل بازگشت به واقعیت روبه‌رو می‌شوند. حالا این پرسش مطرح می‌شود که افراد چگونه باید با یکدیگر تعامل کنند که هم در امان باشند هم باعث رنجش طرف مقابل نشوند؟

ماه‌هاست که مردم در حال تمرین قوانین فاصله‌گذاری اجتماعی مثل حفظ فاصله‌ی حداقل دو متر با یکدیگر، اجتناب از لمس سطوح مشترک یا عطسه و سرفه هستند؛ اما به‌سختی می‌توانند آداب معاشرت دیرینه‌ی خود را نادیده بگیرند. در بسیاری از فرهنگ‌ها، دست دادن هنگام ملاقات با افراد یا در آغوش گرفتن، رایج است.

حالا که مردم سراسر جهان خود را برای بیرون رفتن آماده می‌کنند باید از عادت‌های دیرینه‌ی خود دست بکشند. روبوسی‌های مرسوم ایرانی می‌تواند عاملی قوی برای انتقال بیماری باشد. عادت ایتالیایی در آغوش گرفتن هم می‌تواند خطرناک باشد. به‌طور کلی احوال‌پرسی‌های لمسی و فیزیکی، نیاز به تغییر دارند. به گفته‌ی رابن دانبار، استاد بازنشسته‌ی روانشناسی تکاملی از دانشگاه آکسفورد:

تماس فیزیکی بخشی از سازوکار برقراری ارتباط در دوستی‌ها، روابط و مناسبات فامیلی است و به سختی می‌توان آن را کنترل کرد.

تمام این آداب و رسوم به تاریخ‌ نخستی‌سان‌ها باز می‌گردد که لمس پوست آن‌ها منجر به فعال‌سازی سیستم اندورفین در مغز و افزایش حس صمیمیت می‌شد.

فاصله گذاری اجتماعی

ممکن است افراد با حفظ فاصله هنگام ملاقات یکدیگر، احساس راحتی کنند

البته درباره‌ی عادت به رفتار جدید، نگرانی‌هایی وجود دارد. به‌گفته‌یکری کوپر، استاد روانشناسی سازمانی از دانشکده‌ی کسب‌و‌کار منچستر:

ممکن است عادت‌هایی مثل لمس فیزیکی یا زمزمه کردن در گوش افراد برای مدتی متوقف شوند. ارتباطات قطعا پیچیده‌تر و ساده‌تر می‌شوند. حتی برخی افراد ممکن است دچار سوءتفاهم شوند.

با این حال، فاصله‌گذاری اجتماعی با برخی روش‌ها به نتایج خوبی خواهد رسید و برنامه‌های تلویزیونی در طول دوران قرنطینه می‌توانند منبع آموزشی خوبی باشند. مجری‌های این برنامه‌ها با فاصله‌ از همکاران خود به اجرا می‌پردازند و به این صورت بر اهمیت و پذیرش فاصله‌گذاری اجتماعی تأکید می‌کنند. به‌گفته‌یاریکا هاگز از دانشگاه پورتسماوث: «هر شخصی در حال اجرای مفهوم جدایی و در عین حال با هم بودن است».

همچنین تغییراتی در برنامه‌‌ها نسبت به قبل از فاصله‌گذاری اجتماعی دیده می‌شود. نگرانی و واکنش نسبت به صحنه‌های شلوغ در فروشگاه‌ها و کافه‌ها، نشان می‌دهد مغز انسان نسبت به پذیرش اقدامات فاصله‌گذاری اجتماعی، آماده شده است.

همچنین در سراسر دنیا نگرانی‌ها نسبت به بازگشت تماس‌های اجتماعی در حال افزایش است. طبق پژوهشی، تنها ۷ درصد از مردم بریتانیا، موافق بازگشایی کسب‌وکارها هستند درحالی‌که ۷۰ درصد قویا با این مسئله مخالف‌اند. نتایج مشابهی برای دیگر نقاط جهان به دست آمدند برای مثال، ۶۰ درصد از استرالیایی‌ها و آمریکایی‌ها، ۷۰ درصد از کانادایی‌ها و نیمی از مردم فرانسه و برزیل و ۴۰ درصد از چینی‌ها با بازگشایی کسب‌وکارها تا نابودی کامل ویروس، مخالف بودند. به گفته‌ی باونا جانی نگاندی، روانشناس بالینی:

دنیاگیری اخیر به تغییر تمام رفتارهایی که می‌شناسیم و همچنین روابط اجتماعی منجر شده است. مردم به‌دنبال حفظ روابط اجتماعی به روش‌هایی خلاقانه هستند اما در عین حال همه چیز فرق کرده و عادت به رفتارهای جدید تا اندازه‌ای دشوار است.

بنابراین بسیاری از تغییرات کنونی زندگی «بی‌سابقه» نامیده می‌شود. برای مثال در ماه مارس، وزیر بهداشت فرانسه به شهروندان توصیه کرد به دلیل کووید ۱۹، از بوسیدن یکدیگر خودداری کنند؛ اما این اتفاق قبلا هم تکرار شده است. برای مثال در قرن پانزدهم، هنری ششم به دلیل شیوع بیماری طاعون خیارکی، بوسیدن را ممنوع اعلام کرد. البته انزجار از تماس نزدیک با فرد مبتلا، ابعاد تاریکی هم دارد. پس از ظهور بیماری HIV/ایدز، هجمه‌ی سنگینی علیه افرادی که نتایج مثبت داشتند به وجود آمد. بسیاری از افراد حتی از دست دادن با مبتلایان ایدز می‌ترسیدند درحالی‌که ثابت شده بود این بیماری در اصل از طریق آمیزش جنسی منتقل می‌شود.

در سال ۱۹۸۷ و در بحبوبه‌ی شیوع ایدز، پرنسس دیانا با یکی از بیماران تحت درمان HIV ایدز در بیمارستان میدلسکس لندن دست داد. هدف او از این کار، کاهش بدبینی عموم افراد نسبت به بیماران ایدز بود. به‌طور مشابه، بیماران سل هم به شکل‌های مختلفی در سراسر جهان از جمله معیارهای افراطی فاصله‌‌گذاری، اسیر تعصبات کورکورانه شدند. بیماران جذام هم در طول تاریخ مورد حمله‌ی رفتارهای بد قرار گرفتند و از جامعه طرد شدند؛ اما به مرور زمان و با ایجاد کارزارهای ضدشایعه‌سازی، نگرش افراد نسبت به بیماری‌ها تغییر کرده است، درنتیجه افراد زیاد نگران بغل کردن شخص مبتلا به HIV نیستند. حالا اگر واکسن کرونا ساخته شود و تماس با افراد بیرون از خانواده، ایمن تلقی شود، آیا نگرش‌های جدید نسبت به لمس کردن پایدار خواهند ماند؟ به گفته‌ی دونبار:

فکر نمی‌کنم در کوتاه مدت شاهد تغییرات عمده‌ای باشیم، اما از شدت تغییرات به مرور زمان کاسته خواهد شد.

دست دادن یکی از روش‌های نمادین معاشرت است که این روزها اجتناب از آن توصیه می‌شود؛ اما به عقیده‌ی دونبار، این رفتارها هنوز به تکامل نرسیده‌اند. او می‌گوید: «ما به دست دادن خو گرفته‌ایم. برای مردم سخت است که دست‌های یکدیگر را نگیرند یا دست ندهند.» کوپر هم با این مسئله موافق است. او می‌گوید:

فکر نمی‌کنم حداقل در آینده‌ای نزدیک، بتوان جایگزینی برای دست دادن پیدا کرد.» تلاش‌های متعددی برای جایگزینی دست دادن مثل لمس پاها یا آرنج‌ها در جریان است اما ماهیت خشن این کار باعث می‌شود دوام زیادی نداشته باشد.

حتی در صورت عادت به معاشرت غیرفیزیکی، به سختی می‌توان با حذف روش‌های قدیمی کنار آمد. برای مثال هاگز روش‌های جدید را برای ملاقات با دوست و آشنا در محیط خارج از خانه دشوار ارزیابی می‌کند. او می‌گوید:

گرچه رعایت می‌کنیم، رد نشدن از خطوط دردناک است. مسئله از دست دادن دوستان نیست بلکه مسئله از بین رفتن ارتباط است. حس واقعی در آغوش گرفتن افراد را از دست خواهیم داد.»

تماس نزدیک

 نزدیک شدن به یکدیگر و زمزمه در گوش افراد نیازمند درجه‌ای از صمیمی است که در شرایط کنونی عجیب به‌نظر می‌رسد

درنتیجه حس ترس و تهدیدی ناشناخته همواره با افراد باقی می‌ماند. به گفته‌ی جانی نگاندی: «ممکن است روش ارتباط با دیگران را تغییر دهیم و براساس تجربه‌ای که از دنیاگیری داریم، روشی محتاطانه را انتخاب کنید.» اما قبل از آنکه نگران از بین رفتن روابط باشیم، بهتر است درباره‌ی سودی که به دست می‌آوریم فکر کنیم. برای مثال هواپیماها که مجبور به سرمایه‌گذاری روی مسافران هستند، با بازنویسی قوانین مربوط به فضای شخصی، قابل تحمل‌تر خواهند شد. در آغوش کشیدن حمایتی یا دست دادن هم معنای بیشتری پیدا خواهند کرد.در بازه‌ی شیوع کرونا باید از تماس فیزیکی و رفتارهایی مثل بوسیدن یا دست دادن خودداری کرد

هاگز آینده‌ای را پیش‌بینی‌ می‌کند که در آن گروه‌های اجتماعی به دو دایره‌ی داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند. دایره‌ی داخلی شامل افرادی است که بیشتر با آن‌ها احساس راحتی می‌کنید و تمایل به لمس آن‌ها دارید و دایره‌ی خارجی شامل افرادی است که نسبت به آن‌ها محافظه‌‌کارتر عمل می‌کنید. هاگز می‌گوید: «قطعا روابط از شکل اغراق‌‌آمیز کنونی جامعه‌ی غربی به روابط محتاطانه تبدیل خواهند شد.» البته تمام نکات فوق به این معنی نیستند که گذار کار ساده‌ای است. به گفته‌ی هاگز:

این گذار دردآور است. بسیاری از فرهنگ‌ها، راه و رسم زیبایی برای تماس با یکدیگر دارند که نیازی به تماس ندارد؛ اما جایگزینی رفتارهای نمادین مثل در آغوش گرفتن یا بوسیدن گونه‌ها، نیازمند برنامه‌ریزی جدید است.

هاگز بر جایگزین کردن روش‌های معاشرت تأکید می‌کند: برای مثال علامت دادن با سر در طول رانندگی و برخورد با شخص دیگری می‌تواند نشان‌دهنده‌ی خوش‌آمدگویی باشد. از طرفی دونبار، جملات امیدوارکننده‌ای را درباره‌ی نبود تماس فیزیکی به زبان آورده است:

لمس کردن تنها سازوکار برای پیوند فیزیکی نیست. باتوجه به تکامل پیشینیان، می‌توانیم روش‌های جدیدی را برای ارتباط با دیگران پیدا کنیم که به ترشح اندورفین منجر بشوند. رفتارهایی مثل خندیدن، آواز خواندن، رقص، داستان‌گویی، مراسم مذهبی و بسیاری از موارد دیگر در زندگی روزمره را می‌توان در شرایط فعلی، جایگزین تماس‌های فیزیکی کرد.

بنابراین با وجود حفظ آگاهی درباره‌ی تماس فیزیکی، حفظ فاصله‌ی اجتماعی لزوما بدین معنی نیست که نمی‌توانیم حس نزدیکی کنیم.

منبع: zoomit.ir